پس از شش هفته از شایعات بازار درباره همراستایی اقتصادی جهانی، وضعیت نرخهای تعرفه و بازارها بدون تغییر باقی مانده است. دویچه بانک به هدف تحولات اخیر، بهویژه در مورد کاهش صادرات چین به ایالات متحده، خصوصاً با واردات آوریل 2025 که به پایینترین سطح خود از سال 2009 رسیده است، شک دارد.
انتظارات درباره ادامه جدایی ایالات متحده و چین، تحت تأثیر نگرانیهای امنیت ملی و عدم تعادل در تولید، مورد سؤال قرار گرفته است. مشاهدات نشان میدهد که صداهای واقعگرا در داخل دولت ایالات متحده اقتصاد کوتاهمدت را به امنیت بلندمدت ترجیح میدهند. این تغییر بازتابدهنده نیاز به حفظ تجارت است، که ممکن است اثرگذاری تعرفههای بالا در تأمین امتیازهای تجاری را نادرست ارزیابی کند.
عدم پیشبینی سیاستهای ایالات متحده
عدم پیشبینی سیاستهای ایالات متحده سؤالاتی را درباره جهتگیریهای آینده مطرح میکند، اما برخی نکات مثبت نیز ظهور یافته است. ممکن است سیاستهای ایالات متحده اروپا را تقویت کرده باشد، چین را به تمرکز بر مصرف تشویق کرده باشد و نشان دهد که چطور کسری تجاری آمریکا با کسری مالیاش هماهنگ است. این نتایج نشان میدهد که سیاستهای اخیر ایالات متحده ممکن است در برخی جنبهها مفید واقع شوند.
شاهد گذشت شش هفته و افزایش انتظار برای همراستایی تجارت و تعرفهها هستیم. اما همانطور که ایستاده است، سطح تعرفهها به سختی تغییر کرده و بازارها در مسیر خود عمدتاً پیش میروند. دویچه بانک به این موضوع اشاره میکند که آیا تمام حرکات مشاهده شده، از جمله کاهش صادرات چین به ایالات متحده، واقعاً تأثیرات مورد نظر را به همراه دارند. برای مثال، در آوریل 2025، کاهش واردات از چین اعداد را به پایینترین سطح خود از پس از بحران مالی رسانده است. این یک مسیر خطی نیست—این یک چراغ هشدار است.
بیشتر از آنچه قابل توجه است این است که با وجود سالها گفتمان درباره جدا شدن دو اقتصاد بزرگ جهان، رشتههایی از وابستگی روشن باقی ماندهاند. مدتی است که فکر میکردیم چارچوب امنیت ملی بر تصمیمات اقتصادی، بهویژه در تجارت، مسلط خواهد شد. اما آن فرضیه به نظر میرسد در حال نرم شدن باشد. از آنچه میتوانیم مشاهده کنیم، در ایالات متحده، درک رو به رشدی وجود دارد که نیازهای اقتصادی امروز، بهخصوص در زمینه تورم و رشد اقتصادی، ممکن است بیش از آرزوهای بلندمدت اهمیت داشته باشند. به نظر میرسد ایده این است که: ما نمیتوانیم خود را تحریم کنیم در حالی که هزینههای ورودی برای تولیدکنندگان و خانوارها همچنان بالا باقی مانده است.
ما در استراتژیهای تجدید تعرفهها این تأمل را مشاهده کردیم. ممکن است به رسمیت شناخته شود که هزینههای بالای واردات مذاکرات را مجبور نمیکند—آنها فقط قیمتها را در داخل تغذیه میکنند. اگر اینگونه باشد، دلایل زیادی وجود دارد تا نه تنها به نرخهای کنونی توجه کنیم، بلکه به این فکر کنیم که چه نوع فعالیتهای تجاری آن نرخها تشویق یا منصرف میکنند. سرمایهگذاران و ناظران بازار نباید فرض کنند که اهداف سیاستی اعلامشده با نتایج آینده همراستا خواهند بود. بلکه، زمانبندیها در حال گسترش است و آنچه زمانی شفاف به نظر میرسید، حالا موقتی به نظر میرسد.
تنشهای سیاسی نوظهور
در حالی که جهتگیری هنوز مشخص نیست، اما همه چیز نادرست پیش نرفته است. بهطرز عجیبی، فشار تجارت آمریکا ممکن است رفتارهای سازگاری را در جاهای دیگر ایجاد کرده باشد. نقش اروپا در تجارت جهانی بهنظر بسیار مقاومتر است، با گسترش تولید بهطور یکنواخت و ثبات ارز که به خروجی آنها امکان رقابت میدهد. چین نیز به نظر میرسد که در حال آماده شدن برای تقاضای داخلی است تا تمرکز بر صادرات. این یک دویدن سریع نیست—این یک تغییر در هدف تجاری است. و با وجود تمام انتقادات، کسری تجاری خود ایالات متحده بهطور فزایندهای با موقعیت مالیاش هماهنگ است. این ارتباط وضوح بیشتری در مورد جایی که کسریهای تجاری ممکن است تحمل شود فراهم میآورد—به شرطی که وامگیری در داخل بهطور تهاجمی گسترش یابد.
در هفتههای آینده، آنچه ما مشاهده میکنیم تنش واقعی سیاستی است: گفتمانی که نشاندهنده اختلاف بین اقتصادهای بزرگ است، در برابر وابستگی روشن به ساختارهای تأمین مداوم. برای ما، این درها را به عدم تقارن در هزینههای پوشش و نوسانات کوتاهمدت میگشاید. بازارهای گزینهها، که از قبل ریسک سیاست را در قیمتها لحاظ کردهاند، ممکن است شاهد گسترش بیشتر در صورت فعالتر شدن شرکتکنندگان در برابر مذاکرات مجدد آینده یا تغییرات ناگهانی در لحن دیپلماتیک باشند.
ما دیگر در رژیمی نیستیم که یک اعلامیه بهطور دراماتیک قیمتها را جابجا کند—اما در رژیمی هستیم که الگوهای رفتار ممکن است بالاخره در حال تغییر باشند. این بدان معنی است که باید از فرض تقارن پرهیز کنیم، نه تنها در معرض، بلکه در نتایج. سیاستهای چین، کنترل مالی در واشنگتن و معیارهای تولید اروپایی هرکدام وزن خود را به حوزه ریسک وارد میکنند.
مدلهای قیمتگذاری ساختهشده با فرضیات ایستا میتواند به سرعت قدیمی شود. بهجای آن، ممکن است بر حرکات حجم، جریانهای سرمایه و مقاومت تقاضا بهعنوان شاخصهای پیشرو تکیه بیشتری کنیم. در این محیط، علائم واضح ممکن است کم باشند، اما وزن هر نقطه داده—بهویژه موقعیتهای تجاری ماهانه یا چشماندازهای مالی تجدیدشده—میتواند مدلهای قیمتگذاری را سریعتر از قبل به حرکت درآورد.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید